آیا السودانی در مسیر تضاد با تهران گام بر میدارد؟
تاریخ انتشار: ۱۰ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۶۸۷۴۸
فرارو- هر چند از رهبران چارچوب هماهنگی شیعیانِ نزدیک به ایران محسوب میشود، اما این روزها ظواهر امر از ساز ناکوک او با تهران حکایت دارند. محمد شیاع السودانی، پس از یک سال منازعه ماراتنگونه بیت شیعی با مقتدی صدر و متحداناش، با حمایت مستقیم ایران در ۲۷ اکتبر ۲۰۲۲ (۵ آبان ۱۴۰۱) کابینه حکومت جدید را تشکیل داد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش فرارو، برخلاف تصورت اولیه در چند وقت اخیر کنشهای السودانی از سوی بسیاری از رسانهها و ناظران سیاسی در مسیر نزدیکی به آمریکا و اعراب تحلیل شده است. نمودهای بارز این امر را میتوان در کنشهایی همچون حمایت از باقی ماندن نیروهای خارجی در عراق، به کار بردن چند باره واژه جعلی برای «خلیج فارس»، صدور دستور ممانعت از قاچاق ارز به ایران و نزدیکی فزآینده بغداد به کشورهای عربی مشاهده کرد.
پرسش مهم در میانه طرح چنین گزارههایی این است که آیا واقعا السودانی، علیه ایران و در راستای نزدیکی به آمریکاییها گام بر میدارد؟ یا صورت مساله مهم برای جامعه ایرانی این است که مناسبات تهران و بغداد در عصر ریاست السودانی بر دولت عراق چگونه قابل بازخوانی است؟
۶ شاخص مهم برای فهم مناسبات تهران – بغداد در عصر السودانیدر راستای بررسی نوع نگاه و سنجش سیاستهای السودانی در قبال ایران، میتوان به ۶ شاخص کلیدی توجه داشت. این شاخصها به این پرسش پاسخ میدهند که آیا نخستوزیر عراق علیه ایران است؟ همچنین، در ارائه شاخصهای ذیل تلاش میشود کنشهای چند وقت اخیر نخستوزیر عراق علتجویی شود.
۱- در یک رویکرد احساسی و مبتنی بر منطق «اخلاقمداری» رفتارهای السودانی نه تنها علیه ایران بلکه در معنای «خیانت» نیز قابل بازخوانی است. در چنین روایتی، اینگونه پنداشته میشود که بغداد و به طور خاص سیاسیون نزدیک به حشدالشعبی و چارچوب هماهنگی شیعیان، میبایست قدردان تهران باشند؛ یعنی اتخاذ رویکردی اخلاقمدارانه بر مناسبات الکاظمی و ایران. چنین چارچوبی، به هیچ عنوان نمیتواند در خوانش منطق بازی دولت السودانی کارآمد باشد؛ چرا که در قاموس این رویکرد، تهران میبایست رفتار تقابلی را با بغداد در پیش بگیرد.
۲- بر خلاف رویکرد آرمانگرایانه نخست، با رویکردی مبتنی بر «رئال پالتیک» میتوان بازخوانی واقعگرایانهتری از صورت مساله روابط تهران و دولت السودانی ارائه کرد. در این چارچوب باید توجه داشت که پایههای تشکیل دهنده، نگهدارنده و تغییر دهنده دولت السودانی کدامند؟ نگاه واقعگرایانه میگوید، میدان سیاست عرصه اخلاقمداری نیست - (نه بیاخلاقی) - بلکه این «منافع» و اصل «حفظ و افزایش قدرت» هستند که به سیر تحولات تعین میبخشند. در بستر چنین نگاهی است که میتوان درک درستتری از سایه روشن مناسبات ایران و بغداد در زمانه کنونی ارائه کرد.
۳- مطابق با منطق واقعگرایانه، درک این مساله کلیدی ضروری است که عراق کنونی، با عراق ابتدای ۲۰۰۳ یا حتی کشور درگیر در جنگ با اهریمن داعش (۲۰۱۴ تا ۲۰۱۸) متفاوت است. در عراق جدید، میدان سیاست، در نتیجه هماوردی گفتمانهای ناسیونالیستی، قومی، مذهبی، سنتگرایانه و مدرن مفصلبندی میشود. بدین معنا که یک رئیس دولت نمیتواند تنها نماینده خواست و اراده جریان «مادر» خود باشد.
هر شخصی که سمت ریاست کابینه دولت در عراق را عهدهدار شود، به خوبی میداند در میانه اضدادی از نیروها و خواستهای قدرتمند قرار دارد. از همین جهت میبایست به گونهای تصمیمگیری کند که ملاحظات جریانهای سیاسی مختلف را در نظر بگیرد. شاید چندان تفاوت نداشته باشد که السودانی در راس مدیریت کشور باشد یا الکاظمی. مهم این است که دولتمرد اول به خوبی میداند که اولویت دادن مطلق یک جناح بر جناحهای دیگر، زمینهساز حذف زودهنگام او از قدرت خواهد شد.
۴- در صحنه سیاست عراقی، از چند جریان قدرت غالب میتوان سخن به میان آورد. نخست، جناح شیعی نزدیک به ایران: «نیروهای حشدالشعبی و بخشی بزرگ از چارچوب هماهنگی شیعیان». دوم، جناح شیعی ملیگرا با صبغه مذهبی قوی: «جریان صدر». سوم، جناح شیعی ملیگرا: «جریان تشرینی (الامتداد)». چهارم، سیاستمدارن غربگرا: «متشکل از قومیتها و مذاهب مختلف نزدیک به آمریکا». پنجم، اعراب سنی نزدیک به آمریکا: «التقدم به رهبری محمد الحلبوسی و العزم به رهبری خمیس الخنجر». ششم، اعراب سنی نزدیک به ایران: «مخالفان الحلبوسی و الخنجر.» هفتم، کردهای نزدیک به آمریکا و ترکیه: «حزب دموکرات کردستان عراق به رهبری مسعود بارزانی». هشتم، کردهای نزدیک به آمریکا و ایران: «حزب اتحادیه میهنی کردستان به رهبری بافل طالبانی». نهم، ترکمنها اهل سنت نزدیک به ترکیه: «جبهه ترکمنهای عراق.» دهم، ناسیونالیستهای عراق: «جریان غالب در میان نسل نو عراقی و طیف وسیعی از جریانهای سیاسی با پایگاه مختلف.»
از میان این تقسیمبندی دهگانه، سه نیروی غالب را میتوان مورد شناخت قرار داد که بدون آنها سیاستورزی در عراق ممکن نیست. آمریکا، ایران و ناسیونالیسم عربی، سه نیروی غالب و پیشبرنده صحنه سیاست عراق هستند که نادیدهانگاری هر یک از آنها حداقل در بازه زمانی کنونی ممکن نیست. چه السودانی در راس قدرت باشد یا هر شخص دیگری، او به خوبی این ملاحظه را باید رعایت کند که نادیده انگاری هر یک از این سه وجه میتواند به معنای پایان قدرتاش باشد.
با نظر به وجوه مورد اشاره، شاید فهم کنشها و تصمیمات اخیر نخستوزیر عراق قابل درک باشد. السودانی به خوبی میداند که برای باقی ماندن در قدرت نیازمند ایجاد موازنه میان این سه وجه است. البته او تا کنون به صورت هوشمندانه نیز در صدد رعایت چنین موازنهای گام برداشته است. السودانی در عین حفظ مناسبات حسنه با ایران، نزدیکی به اعراب و پرهیز از تقابل با آمریکا را در دستور کار قرار داده است.
۵- عراق پساداعش چه در دوران نخستوزیری مصطفی الکاظمی و چه در دوران السودانی، دو منطق را راهنمای سیاست خارجی خود قرار داده است. اول؛ اتخاذ راهبرد موزانه مثبت و دوم؛ ترجیح منافع ملی بر منافع مرامی. مطابق این دو اصل، عراق تحت زعامت السودانی به هیچ عنوان نمیتواند در جایگاه ضدایرانی تعریف شود، اما در جایگاه متحد استراتژیک تهران نیز قابل تعریف نیست. در عراق السودانی، این کشور با پیروی از قاعده اولویت منافع ملی، علاوه بر ایران در تعامل با ترکیه و کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس، افزایش مناسبات اقتصادی و سیاسی را پیروی خواهد کرد. همزمان با حفظ مناسبات دوستانه با ایران، نزدیک به واشنگتن را نیز در دستور کار دارد.
السودانی به خوبی نسبت به این امر آگاه است که در مسیر مبارزه با تروریسم و حفظ ثبات اقتصادی عراق، نیازمند تعامل سازنده همزمان با ایران و آمریکا خواهد بود. حتی در حوزه منافع اقتصادی، شاید نقش آمریکاییها بر ایران نیز اولویت داشته باشد. یا فهم چنین قاعدهای نیز تصمیم السودانی برای استفاده از نیروهای ضدترور برای عدم قاچاق دلار از عراق به ایران بیشتر قابل فهم خواهد بود. هر چند که شاید بخشی از آن نمایشی باشد برای جلب نظر آمریکاییها!
۶- میدان سیاست عرصه خوانشها بر مبنای درست و نادرست بودن (فلسفه اخلاق) نیست و نخواهد بود. درست یا نادرست بودن رخدادها، در بستر تلاش بازیگران مختلف برای کسب منافع ملی برساخته خواهد شد. شاید برای ما این واژگان خوشایند نباشد، اما باید بپذیریم که عراق جدید، مسیر «استقلال» را در سیاست خارجی و داخلی در پیش گرفته است. این مسیر نه قابل توقف است و نه قابل برگشت. در آینده نزدیک نیز گام برداشتن هر چه بیشتر عراق در مسیر استقلال در سیاست خارجی قابل پیشبینی خواهد بود.
در چنین میدانی، کسی برای ایران فرش قرمز پهن نخواهد کرد که نفوذ سیاسی یا حضور اقتصادیاش در عراق را گسترش دهد. دیگر بازیگران، اعم از ترکیه، آمریکا و اعراب حاشیه خلیج فارس، بازیگری خاص خود را دارند. هر یک از آنها در صدد افزایش نفوذ خود در عراق هستند. به نظر میرسد، ایران نیز با پذیرش واقعیات عراق جدید، با استراتژیها نوین وارد این رقابت تنگاتنگ شود. صرف متهم کردن السودانی به بدعهدی، تنها برآینداش از دست دادن فرصتها و گسترش نفوذ رقبا خواهد بود.
منبع: فرارو
کلیدواژه: محمد شیاع السودانی ایران عراق چارچوب هماهنگی شیعیان نزدیک به آمریکا نیرو ها کنش ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۶۸۷۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ایران به هاب ترانزیت داده نزدیک میشود؟
به گزارش «تابناک» به نقل از ایسنا، تلاش برای تبدیل ایران به هاب ترازیت داده اگرچه توسط دولتها و دولتمردان گذشته مورد تأکید و توجه قرار داشت اما به صورت جدی پس از گذشت یک سال از شروع فعالیت دولت سیزدهم، رئیس سابق شرکت ارتباطات زیرساخت خبر از موضوع مهمی از جمله تبدیل ایران به هاب ترانزیت داده در منطقه داد.
طی دو سال گذشته به صورت قابل قبولی سطح ترافیک شبکه افزایش یافت و میزان اشباع در آن به حداقل نسبت به سالهای گذشته رسید و همچنان تلاش برای پیشرفت و توسعه در این حوزه وجود دارد. ظرفیت شبکه انتقال کشور در ابتدای دولت ۳۶ ترابیت بر ثانیه بود و گفته شد با توسعه شبکههای موجود و تکمیل فرآیند نصب و راهاندازی تجهیزات این پروژه، این ظرفیت تا پایان سال ۱۴۰۲ به ۶۰ ترابیت بر ثانیه افزایش مییابد.
بنابراین در جهت افزایش پیشرفت این طرح ایجاد قطب مرکز داده در کشور در دستور کار قرار گرفت و راهاندازی و فعالیت سه قطب مرکز داده در منطقه ویژه اقتصادی پیام پیش بینی شد.
در این راستا اخیرا علی اصغر انصاری - معاون برنامهریزی و نظارت راهبردی ارتباطات و فناوری اطلاعات- در نشستی با مدیران عامل شرکتهای مستقر در مرکز داده پیام، با اشاره به اینکه این منطقه در اولویت وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات است، اظهار کرد: طرح ابردولت توسط سازمان فناوری اطلاعات با سرمایهگذاری دولت و مشارکت بخش خصوصی در مناطقی از جمله تهران اجرا و به دنبال این هستیم که این طرح را در قطب مرکز داده پیام نیز، پیاده سازی شود.
وی با بیان اینکه خوشبختانه بخش زیادی از تعهدات پیام، از جمله توسعه زیرساختها با هدف پیادهسازی اهدافی مانند راه اندازی مرکز داده انجام و یا در دست اقدام است، ادامه داد: با توجه به همجواری پیام به پایتخت و به دنبال توسعه زیرساختهای خوبی که در این منطقه شاهد هستیم، پیام همیشه به عنوان یک منطقه برای ایجاد قطب داده مطرح که تحقق این مهم نیز امروز در حال اجرایی شدن است.
انصاری همچنین با اشاره به ظرفیتهای بالقوه پیام، تصریح کرد: برنامهریزیها به این سمت است که این منطقه با سرعت بیشتری به نقطه مطلوب و هدفگذاری شده برسد، چرا که توسعه اقتصادی منطقه ویژه اقتصادی و فرودگاه بین المللی پیام، اثر مثبتی در سطح کلان در حوزه اقتصاد دیجیتال به همراه خواهد داشت.
انصاری در ادامه به موضوع برق به عنوان یکی از مهمترین مطالبات سرمایهگذاران مرکز داده اشاره کرد و گفت: در تابستان سال گذشته با همراهی مدیرعامل منطقه ویژه اقتصادی و فرودگاه بین المللی پیام، به جز در یک الی ۲ مورد قطعی برق در مرکز داده پیام شاهد نبودیم.
همچنین مدیر عامل منطقه ویژه اقتصادی و فرودگاه بین المللی پیام نیز در ادامه این نشست با اشاره به اقدامات صورت گرفته برای استقرار شرکتها در قطب مرکز داده پیام عنوان کرد: طی دو سال گذشته ۱۰ شرکت به این مرکز اضافه و در مجموع هم اکنون ۱۶ واحد در قطب مرکز داده پیام مشغول فعالیت هستند.
قنبرپور همچنین با اشاره به توسعه زیرساختها برای ارایه خدمات به شرکتهای مرکز داده پیام از فعال شدن ظرفیت ۲ نیروگاه در پیام خبر داد و افزود: با فعال شدن این نیروگاهها، این امکان فراهم شده که به صورت مستقیم به متقاضیان برق واگذار شود.
شرکت ارتباطات زیرساخت هم برای تحقق این امر مهم در سال ۱۴۰۲ با هدف ایجاد ظرفیتهای جدید در بخش ترانزیت ارتباطات و پیادهسازی دیپلماسی تجاری خود، حضور موثری در عرصههای بین الملل داشت.
به گونهای که توسعه ظرفیت ترانزیت بین الملل به میزان حدود ۴۰۰ گیگابیت بر ثانیه و رشد ۱۰۰ درصدی فروش سرویس MPLS بین الملل از جمله دستاوردهای این شرکت در سال گذشته بوده است. در این زمینه حضور در کریدورهای بین المللی، مذاکره با china telecom جهت فعال سازی کریدور BRI و مذاکره با کشورهای ترکمنستان و قزاقستان با هدف فعالسازی کریدور ترانزیتی آسیا میانه - اروپا از مسیر ایران از جمله اقدامات مهم شرکت در این زمینه است.